باز دیر رسیدی
و تمام التماسهای من
زیر برگهای پاییزی دفن شدند
باز کلاغ پر چین خانه تان
خبر چینی رفتنت را میکند
تکهای از رویایت را کنار پنجره جا گذاشته ای
من ، هر روز از روزهای بی تو ماندنم
قصّه میبافم
و از وعده و وعیدهای بازگشتنت،
افسانهها میسازم
لپ کلام اینکه
عزیز جانم
تو فقط از دیده رفته ای
بر دل،چه زیبا نشسته ای...خرّم
بازدید : 457
سه شنبه 12 آبان 1399 زمان : 7:41